به گزارش جام جم آنلاین از پایگاه خبری تحلیلی رادیو گفتوگو، صد و سی و چهارمین برنامه زنده «امواج شبهه» شبكه رادیویی گفتوگو با عنوان «رژه شوالیههای رسانههای بیگانه در كوچه بنبست» با حضور كارشناسان، دكتر علی محمد اسماعیلی (كارشناس مسائل سیاسی و رسانه)، دكتر وحید آقا محسنی (پژوهشگر رسانه) و علیرضا داودی (كارشناس ارشد رسانه و علومشناختی) به مدلهای مخاطب داری رسانههای بیگانه در دوران میان بحران از بحران فعلی تا بحرانسازی بعدی، پشت پرده عملكرد رسانههای بیگانه و شگردها و تكنیكهای رسانهای میپردازد.
غرب در حال جنگ با زمان
علیرضا داودی، كارشناس ارشد رسانه و علومشناختی با بیان این كه اگر بخواهیم رسانه های بیگانه را به لحاظ عملیاتی در یك مدار قرار بدهیم و راجع به آنها صحبت كنیم، قطعاً سه مدار نزدیك به واقعه، مدار خود واقعه و مدار دورتر از واقعه را مدار خواهیم داشت، گفت: غالب رسانههای بیگانه به دلیل هماهنگی و جنس رفتاریای كه به لحاظ تكنیكی و تاكتیكی دارند، فرمشان فرم تلاش برای دور نشدن از واقعه است، هرچند عنصر زمان قاتل تمام این موضوعات تلقی میشود؛ اما ایجاد سوژه برای پیوستگی بین مدارها به انضمام تلاشی كه رسانههای بیگانه برای در اختیار داشتن مخاطب میكنند نشاندهنده آن است كه در حال جنگ با زمان هستند تا مقهور زمان و فاصله زمانی نشوند. در این فاصله زمانی سه اتفاق بسیار مهم در حال رخدادن است، نخست این كه رسانههای بیگانه میدان را با فراوانی بالای ۶۰ درصد ازدستدادهاند، پس ۴۰ درصد باقیمانده را باید بین میدان در داخل ایران و میدان در خارج از ایران تقسیمبندی كنند. طبق سنوات و بحرانهای گذشته معمولاً رسانههای بیگانه با یك دگردیسی محتوایی به عدد حدودی ۱۰ تا ۳۰ درصد رسیدهاند، ۱۰ درصد در داخل كه عمدتاً تبدیل به شعارگوییها و شعارنویسیهای پراكنده غیرمنسجم و تجمعات شده است كه البته تجمعات در داخل به دلیل رقیق شدن كمپینها برای حضور در فاصله زمانی مدارها بار معنایی خود را ازدستدادهاند.
وی در ادامه افزود: موضوع دیگری كه مطرح، مسئله گریز از موضوع است، مرحومه مهسا امینی موضوعی بود كه اینها قرار بود بهواسطه آن به جمعبندی موضوعات دیگری برسند، اگرچه در برخی از موارد به موفقیتهایی هم رسیدند این رسانهها با تبدیل مسئله توانستند به گریز از موضوع برسند. هر زمان كه در نزد رسانههای بیگانه سوژهای بتواند عامل اتفاق شود؛ اما عامل اتحاد نشود اگرچه وحدت رویه در حفظ اتفاق وجود خواهد داشت؛ اما وحدت رویه در اتصال و حفظ و استمرار نمیتواند وجود داشته باشد، به همین دلیل است كه به مسئله تعدد آرا در مواجه با این پدیده برمیخورند، موضوع برلین در مفهومی در این ساحت قابل تبدیل است. نكته سوم مشغول كردن مخاطب با فیك اكشنهایی است كه ایجاد میكنند، در حوزه بینالملل فیك اكشنها نسبت به تحولات ایران در اروپا شامل سه كشور اصلی انگلستان، فرانسه و آلمان است و در برهههایی ایتالیا نیز بهعنوان مدخل ورودی تلقی میشد. فیك اكشنها در انگلستان به دلیل این كه رسانه جلوتر از میدان است قابلیت خود را از دست میدهد در فرانسه نیز به دلیل این كه باگهای فرانسه نسبت به موضوع ایران بیش از حد متعارف است هم قابلیت ندارد؛ اما در المان با همین مفاهیم شدنی است.
این كارشناس ارشد رسانه و علومشناختی با عنوان این كه یكی از نقاط ضعف رسانههای بیگانه مرحله فیك اكشن است، گفت: در حال حاضر این رسانهها با بحران رهبری رسانهای نیز مواجه هستند، در طی ۲۵ روز اول مسیح علینژاد رهبری میدان را برعهده و حتی قابلیت راهبری میدان را هم داشت از روز ۴۵ به بعد با بحران تمركز رهبری مواجه شدند و چون رهبری گرانیگاهش خارج از اروپا و در امریكا تعریف شده است، وارد اولین نقطهضعف در لبه تماس و ارتباط رسانههای اروپایی با وقایع ایران شدند. قطعاً VOA در این مدت خیلی فعال بوده است؛ اما بیبیسی توانست مؤثر عمل كند؛ بنابراین آنها در تبدیل رسانه فعال به مؤثر به دلیل حضور رهبری در امریكایی و عدم اتصال به اروپا لبه ارتباط با میدان در ایران را از دست دادند و در حال حاضر احتمالاً دچار بنبست در نوع مدیریت تقاضای میدان شدهاند.
جذب مخاطب به سبك خشم رسانه ای
وحید آقا محسنی، پژوهشگر رسانه در فضای جهانی از سال ۲۰۲۰ به این سمت تقابلی بین محور شرق و غرب شكل گرفت، تقابل شرق و غرب و این القا كه گویی ایران هم تمایل به سمت شرق دارد و وارد جنگ سرد شده است صورت گرفت و بحث انرژی و ارسال انرژی به اروپا كه نیز مطرح شد در اصل این سیگنال را هم میدهد كه برلین تهدید زمستان سرد اروپا را حس كرده است. تا قبل از این وقایع اخیر بهظاهر برای وادار كردن جمهوری اسلامی به پذیرش برجام و بازگشت به برجام بود؛ ولی كمتر كسی است كه هدف واقعی غرب در رژیم براندازی از این اهرمهای فشار را ندادند. در این زمینه رسانههای خارجی هم وارد حمایت از این سیاست شدند، یكی از ابعاد این تلاشها هم قالب رسانهای محبوب آمریكاییها است كه ژانر خشم رسانهای را پیش میبرند؛ یعنی تلاش میكنند تا احساسات ضد جمهوری اسلامی را به هر طریق ممكنی برانگیخته كنند این كار را با فراهمكردن فضایی از احساس تعلق ساخته شده پیش میبرند تا از طریق رسانه مخاطب را تحتتأثیر و احساسات او را درگیر كنند.
این پژوهشگر رسانه ضمن تبیین خشم رسانهای، عنوان كرد: خشم رسانهای به هر نوع رسانه و روایتی میگویند كه با استفاده از خشم برای برانگیختن واكنشهای احساس شدید در مخاطب عمل كند این رسانهها در تلاش هستند تا سخت خبر را با موارد احساسی نرم تركیب كنند، این سبك خبری مدتها است كه در جذب مخاطب موفق بوده است. در این سبك خبری یك واقعهای را پایه قرار میدهند و با تركیب موارد مختلف آن را میپرورانند و میخواهند این خبر سخت را با موضوعات نرم تركیب و احساس مخاطب را برانگیخته و مخاطب را به میدان بیاورند. هدف اصلی این رسانهها براندازی است و بر كسی پوشیده نیست كه به دنبال حمایت از ایرانیهایی كه به دنبال تغییر و جلوگیری از نفوذ بینالمللی ایران و ایجاد اتحاد بینالمللی برای منزوی كردن جمهوری اسلامی هستند. به همین دلیل افراد را در اروپا در یك نقطه بدون اهمیت تعداد جمع میكنند تا فقط این پیام را بدهند كه اجماعی علیه جمهوری اسلامی شكلگرفته است و مخالفت با جمهوری اسلامی به حدی زیاد است كه ما مجبور به انجام اقداماتی هستیم. این اقدامات میتواند شامل بردن پرونده هستهای ایران از طریق اسنپ بك و مكانیسم ماشه یا شورای امنیت و یا اقداماتی نظیر آنها باشد.
علی محمد اسماعیلی، كارشناس مسائل سیاسی و رسانه با بیان این كه اتفاقی را كه اخیراً شاهد بودیم به این خاطر كه اصل و اساسش بر مبنای یك دروغ شكلگرفته لازم است مراجع قضایی ورود كنند و به این موضوع بپردازند، گفت: همه افرادی كه پرونده پزشكی مرحومه مهسا امینی را كتمان كردند و اجازه ندادند این پرونده در اختیار عموم مردم قرار بگیرد باید جوابگو باشند؛ ولی چون مشخص شد كه این خانم سابقه بیماری طولانی داشته است، معتقدم تمام تلاشهایی ازایندست بهنوعی كف روی آب است و جوابگو نخواهد بود. آن چیزی كه در حال حاضر بیشتر باید به آن پرداخته شود این است كه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران ازاینقبیل تجمعات دارد آسیب میبیند ما باید به این سمت برویم كه مسمومیت فكری حاصل از این اتفاقات را جبران كنیم. اساس همه فعالیتهای رسانهای باید این باشد كه به سمت آسیبشناسی، پیشگیری و ایجاد ایمنی برای اتفاقات بعدی كنیم چرا كه این اولین و آخرین اتفاق نخواهد بود غرب تمام انرژی خود را معطوف به رسانه و تخریب باورهای مردم نسبت بهنظام و كارآمدی نظام كرده است.
ایجاد پژواك رسانهای برای پیداكردن نمونه در میدان
داودی با اشاره به این كه ضمن بررسی مدل كاری كه سفارت آمریكا در لبنان و عراق انجام داد به این جمعبندی رسیدیم كه آمریكاییها در داخل كشورهای عربی به ساماندهی نیروهای عملیاتی و سازماندهی نخبگان مؤثر رسیدند، خاطرنشان كرد: به همین دلیل است كه در جایی مانند لبنان میبینیم مدلی كه در بیروت میخواهند زمین بزنند مكملش طرابلس است، همان مدل اجرا نمیشود؛ بلكه مكمل آن را اجرایی میكنند. متمم طرابلس، صور و متمم صور، صیدا میشود به همین خاطر است كه زنجیرهای از تحولات در لبنان رخ میدهد كه دولت را فلج میكند. در عراق نیز مانند این اتفاق را شاهد بودیم كاری كه در ساحه التحریر بغداد انجام دادند متممش در میدان ثوره العشرین نجف صورت گرفت و متمم ان الحله است و تمام اینها به دنبال ان هستند كه اثرشان را بر كربلا بگذارند.
وی در ادامه گفت: اگر در جمهوری اسلامی ایران صدها پرچم بالا رود اهمیتی ندارد چرا كه مردم در ایران در این فضا قرار نمیگیرند به همین دلیل از نمایندگی استفاده میكنند در اروپا پرچم را به دست دو ایرانی بهعنوان نماینده ایران میدهند؛ یعنی پرچم را در اروپا به كمك صدای پژواك بالا میبرند. از تكنیكی تحت عنوان خفاش استفاده میكنند، خفاش هیچ زمانی به دروتخته نمیخورد؛ چون فركانس صدایش به حدی بلند است كه پژواك بر میگردد به همین دلیل در شب حركت میكند، قدرت دید ندارد؛ اما قدرت پژواك دارد. اگرچه قدرت دید نسبت به اوضاع در ایران را ندارند؛ اما قدرت پژواك دارند، بنابراین خارج از ایران به هركدام از این گروهها نمایندگی میدهند. نقطه پاشنه آشیل تمام اینها آن جایی است كه اگر فضایی كه در خارج از ایران به تصویر كشیدهاند قابلیت تسری داشت، معطل نمیكردند، كاری كه اینها انجام میدهند بیش از آن كه اكت میدانی داشته باشد، ایجاد پژواك رسانهای برای پیداكردن نمونه در میدان است و دارد پیام خط ارتباط میدهد، اگر در نقطهای از ایران یك نفر هم فكر با آن نمایندگی است ما پرچم شما را به نمایندگی بالا بردیم.
بیخردی رسانهای در مدیریت بحران
اقامحسنی با اشاره به حضور نایاك در اتفاقات برلین گفت: نایاك یا شورای ملی ایرانیان آمریكا عملاً مهرهای سوخته است حتی معترضین نیز به آنها بها نمیدهند. دلیل ورود و حضور رسانههای خارجی در اتفاقات اخیر به علت خلأ در داخل بود كه تكثر رسانهای نداشتیم تا صدای مردم را به حاكمیت و تصمیمسازان برسانیم. اگرچه مطبوعات و رسانهها را ركن چهارم دموكراسی میدانیم؛ اما این شرایط را فراهم نكردیم تا مردم دغدغههایشان را با رسانههای مستقل و مردمی داخلی مطرح كنند. رسانهها بیشتر در سمتوسویی حركت كردند كه اخبار مطابق با میل حكومت باشد این خلأ باعث شد تا افراد بیگانه در این ماجرا دخالت كنند و زمانی كه مردم اعتراضی دارند صدای خود را از رسانههایی كه سعودی و انگلیس تغذیهشان میكنند میشنوند باید فضای گفتوگوهای سیاسی و آزاد را باید در جامعه فراهم كنیم.
برخی نگرانیها به جمعیتشناسی ایران گرهخورده است، بخش زیادی از جمعیت كشور را جوانان تشكیل میدهند این نقد هم وارد است كه رسانههای ما برای سلیقه جوانان و نوجوانان تولید محتوای مناسبی نداشتند. در این شرایط ما با جامعهای مواجه میشویم كه جوانان از راهبردهای مختلفی برای دورزدن این كنترل رسانهای استفاده میكنند. اگر ما بتوانیم شبكههای رسمی ارتباطات را در جامعه برای بیان نظرات گسترش بدهیم چنین دغدغههایی را نخواهیم داشت ما متأسفانه خیلی جاها هزینه میدهیم سر موضوعاتی كه خیلی راحتتر میتوانستیم مدیریت كنیم. در واقع جنگ نرمی كه ایران خودش را درگیر آن میبیند محدود به دو، سه كشور نیست؛ بلكه كشورهای بسیاری درگیر این ماجرا شدهاند و مخاطب ایرانی را متأسفانه به آن سمت كشیدند. غرب از این جریان آزاد اطلاعات دفاع میكند كه بازارهای جهانی را برای گروههای رسانهای حفظ كند و با این شیوه جامعه هدف خود ایران را مورد هدف قرار دهد و راهبردهای خود را از این سمت پیگیری كند.
داودی در ادامه با بیان این كه ما چهار پدیده در سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ را در ایران داشتیم كه آخرینش هم ۱۴۰۱ بود، با انسان رسانه سروكار داریم كه سنش در ایران به زیر ۵ سال رسیده است، گفت: در ایران رسانههای متكثر داریم اما خرد در مدیریت بحران را نداریم، اشراف بر محتوا و تسلط بر وسیله از اهمیت بسزایی برخوردار است تا بتوانید بگویید با كاربری طرف هستم كه میتواند درك كند توان برآورده كردن نیازهایش را دارم. در حال حاضر با بحران خرد در مدیریت بحران در رسانه طرف هستیم، رسانه اگر نتواند میدان را بهدرستی میدانداری كند انسان رسانه این جا فعال خواهد شد. در بحران ۱۴۰۱ به رقم این كه موضوع از اهمیت نفوذ كمتری برخوردار بود؛ اما عمق ضربه وارد شده بیشتر بود، بیبیسی به این رسید كه اشراف و تسلط با حذف خرد دچار اختلال شده است حالا میدان بیرقیب است و یك هفته بدون وقفه و بدون رقیب فعالیت كردند.
اسماعیلی با اشاره به این كه ما چارهای بهغیراز افزایش سطح سواد رسانهای در عامه مردم نداریم، افزود: مردم باید خودشان بتوانند غلط از درست را تشخیص دهند و به سطحی از سواد رسانهای برسند كه بین دو تصویر توانایی تشخیص حقیقت از دروغ را داشته باشند. در اتفاقات برلین صداوسیما باید كارشناسی را میآورد تا تصویر منتشر شده را آنالیز كند ما باید سعی كنیم تا به این سمت برویم. دشمن برای این كه بتواند مردم ما را تحتتأثیر قرار دهد تمام تلاش خود را میكند در یك ماه گذشته از هر امكانی كه داشتند استفاده كردند تا بتوانند مردم را تحتتأثیر قرار دهد؛ اما در ایران ما به این سمت نرفتیم و هیچ تلاشی نكردیم مردم ما تشنه واقعیت هستند. ما اگر به سراغ منظومه فكری رهبری برویم پاسخ سؤالات بسیاری را دریافت خواهیم كرد، رهبری سالهای گذشته به مسئولین تأكید كردند به دانشگاهها بروبد و سلسله جلسات پرسشوپاسخ با دانشجویان داشته باشید. زمانی كه ما نرفتیم در دانشگاهها و از هر فرصتی برای سخنرانی استفاده كردیم و فضا را برای دانشجویان فراهم نكردیم در نتیجه صدای خود را به شیوه دیگری به گوش میرسانند این خلأ در گفتوگو با دانشجویان مشهود است.
شیوه اشتباه ایجاد سمپادهای جنگ تركیبی در مبارزه حاد با غرب
داودی با عنوان این كه اولین مسئلهای كه مطرح است این است كه دشمن درباره تغییر بلوكها نسبت به هم ارتباط بلوك در برابر هم و صفحهآرایی بلوكها به نفع هم مطالعه كرده است، گفت: رابطه بین مهسا امینی و دانشجویان را از طریق موضوع بین فهمی ایجاد كردند و تبدیل به سوژهای مشترك بین دانشجویان و مهسا امینی كردند. شرط اول مبارزه حاد، نامتقارن و نامتوازن بودن است و شرط ابتدایی مبارزه اداری كلاسیك بودن است ما نسبت به رسانههای بیگانه كلاسیك عمل میكنیم. در مبارزه حاد مرجع شكل میگیرد و در رسانه مصدر میشود؛ یعنی مصدر فكركردن و حرفزدن میشود. دانشجو در جامعه ما، قشر نخبه است، قشر نخبه مرجع نیست؛ بلكه قشری قابل رجوع است اگر قشر قابل رجوع را به واقعهای مانند مهسا امینی پیوند بزنیم در نتیجه دانشجویان در محیط دانشگاه مرجع میكند و نسبت به هر فعلی كه میخواهند صرف كنند مصدر میكند. مناظره كمخردترین اتفاقی است وسط دعوا میتوان انجام داد، تبیین باید قبل از این صورت میگرفت تا این وقایع اتفاق نیفتد زمانی كه این كوتاهی را كردیم وسط دعوا نباید از روش اشتباهی استفاده كنیم كه به آن ایجاد سمپادهای جنگ تركیبی میگویند.
ما ۵ مرحله توضیح، تفسیر، تشریح، تحلیل و تبدیل به تبیین را داریم، اگر این پنج مرحله را طی نكنیم جامعه دچار آبسه میشود زمانی كه توضیح نمیدهیم موضوع چیست و نمیتوانم بهدرستی تفسیر كنیم و تشریح میدانی نسبت به مخاطب آماده تقویت نمیشود مخاطب قطعاً تحلیل اكشن شده را از رسانههای بیگانه دریافت میكند. در تبدیل مبارزه اداری به مبارزه حاد بیست و چهار و یك دقیقهای، یعنی یكقدم جلوتر از رسانههای بیگانه میبایست تجمیع خرد در مدل را داشته باشیم. حاج قاسم چهره نظامی صف كیده در مقابل دشمنان در ایران با چند جمله نظیر ما ملت امام حسین هستیم شناخته شد. آن چیزی كه مبارزه حاد را به مبارزه اداری تبدیل میكند وجود نویزرها یا اختلالكنندهها است افرادی كه نه درك را فهمیدند و نه حال را درك میكنند و نه ایدهای برای آینده دارند. دوقطبیسازی آن جایی صورت میگیرد كه شما تاریخ را نخوانده، حال را نفهمیده و برای آینده نیز برنامهای ندارید.
آقا محسنی در ادامه گفت: دوقطبیسازی در زمینبازی ژانر خشم رسانهای صورت میگیرد، این ژانر در سیستم دوحزبی در آمریكا شكلگرفته است كه در حال حاضر وارد بافت پیچیده سیاسی ایران میكنند، بافت پیچیده سیاسی ایران خیلی این مدلها را نمیتواند در بر بگیرد. این رسانهها با استفاده از تاكتیكهایی مانند حذف حقایق در تلاش برای حمله به جمهوری اسلامی هستند. اگرچه ما در جنگ گفتوگویی هستیم؛ اما باید زمین جنگ را نیز تبیین كنیم و با مردم خودمان از در دوستی و صلح عمل كنیم و مسئولان نیز خواستههای به حق مردم را بشنوند و شرایط را مرتفع كنند.
برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی باهدف روشنگری و افشای تكنیكهای رسانهای در خصوص ماهیت و عملكرد رسانههای معاند ماهوارهای فارسیزبان علیه جمهوری اسلامی ایران است كه پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای معاند ماهوارهای فارسیزبان، روزهای یكشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبكه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد